معنی پرپر زئن - جستجوی لغت در جدول جو
پرپر زئن
پل پل خونی بزئن
ادامه...
پل پل خونی بزئن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر پر پر زدن
پر پر زدن
پَر پَر زَدَن
بال و پر زدن پرنده
کنایه از جان دادن و مردن
ادامه...
بال و پر زدن پرنده
کنایه از جان دادن و مردن
فرهنگ فارسی عمید
پرپر زدن
(وَ ءَ)
در تداول زنان، مردن جوان بی سابقۀ بیماری یا با بیماری کوتاه. پر و بال زدن
ادامه...
در تداول زنان، مردن ِ جوان بی سابقۀ بیماری یا با بیماری کوتاه. پر و بال زدن
لغت نامه دهخدا
پرپر زده
(پَ پَ زَ دَ / دِ)
نعت مفعولی از پرپرزدن، نفرینی که زنان کودکان را کنند. ورپریده
ادامه...
نعت مفعولی از پرپرزدن، نفرینی که زنان کودکان را کنند. ورپریده
لغت نامه دهخدا
پرپر زدن
بهم کوفتن مرغ بالهای خود را بسرعت (مخصوصا پس ازذبح)، مردن جوانی ناگهان و بدون کسالت مزمن
ادامه...
بهم کوفتن مرغ بالهای خود را بسرعت (مخصوصا پس ازذبح)، مردن جوانی ناگهان و بدون کسالت مزمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پرپر زده
پرپر زده
نفرینی که زنان کودکان را کنند ور پریده
ادامه...
نفرینی که زنان کودکان را کنند ور پریده
فرهنگ لغت هوشیار
پریک زئن
چشمک زدن
ادامه...
چشمک زدن
فرهنگ گویش مازندرانی